در وسط کوچه تو را میزدند کاش بجای تو مرا میزدند چرا شده گوشهی چشمت کبود به من بگو مگر علی مرده بود وای من و وای من و وای من میخ در و سینهی زهرای من **** میان اینهمه نوکر به فکر من هم باش منی که از همه جز تو عجیب خسته شدم **** بوی بهشت میوزد از کربلای تو ای کشتهای که جان دو عالم فدای تو دیوانهوار، آمدهام تا به قتلگاه وقتی به استغاثه شنیدم صدای تو در حیرتم چه شد که نشد آسمان خراب وقتی شنید نالهی واغربتای تو **** یه کنج از حرم بهم جا بده دلم تنگته خدا شاهده هوای حرم هوای بهشت ببر کربلا بجای بهشت