ای عقیقِ یمن حسن

ای عقیقِ یمن حسن

[ ابراهیم رحیمی ]
ای عقیقِ یمن حسن
جانِ جانانِ من حسن

این عنایات فاطمه‌ست
که بگویم حسن حسن

(می‌گویم، حسن حسن)3

کَرَمَت می‌دهد مدد
می‌دهد بی‌عدد مدد

پسر مرتضایی و
یَابنَ حیدر مدد مدد

(می‌گویم، حسن حسن)۳

به شمیمت مُعَطَرم
به نسیمت مُنَوَرم

اقیانوس عشقی و 
به زُلالت شناورم

(می‌گویم، حسن حسن)۳

سایه سارِ سَرَم حرم
همه‌ی باورم حرم

بینِ عرشش داده خدا 
به خدای کَرَم حرم

(می‌گویم، حسن حسن)۳

به بهشتت قدم زدم
تا به یاد تو دَم زدم

روی پیشانیِ بهشت
بی تو مُهرِعَدَم زدم

(می‌گویم، حسن حسن)۳

به دلِ من صفا بده
پُرِ دردم دوا بده

قبلِ هرحاجتی به من
سفرِ کربلا بده

(می‌گویم، حسین حسین)۳

نظرات