ای بلندای عشق قامت تو
1190
10
- ذاکر: حاج حسین سازور
- سبک: شعر مدح
- موضوع: ميلاد حضرت عبدالعظيم حسني (ع)
- سال: 1396
ای بلندای عشق، قامت تو
ای سلام خدا به ساحت تو
خاک بوس سیادت تو زمین
جایگاهت ولی به عرش برین
آسمانی ترین مسافر خاک
قدر و شان تو کی شود ادراک
ای ذُراری حضرت زهرا
بندۀ با ارادت زهرا
افتخارت همین بس ای والا
باشی از نسل سید النُجَبا
بس که بودی تو فاطمه سیرت
مصطفایی منش، علی صولت
در سماوات چون ستاره شدی
تو اباالقاسمی دوباره شدی
نور توحید در نگاهت بود
تربت عشق سجده گاهت بود
ذکر تحلیل با تکان لبت
چشمۀ نور در نماز شبت
ای هدایت گر هدایت ها
راوی صادق روایت ها
بس که در عشق مستدامی تو
دست بوس چهار امامی تو
تا لبت عرضه ای ز دین کرده
معرفت پیش تو کم آورده
اعتقادت، ز بس که بنیادی ست
صله اش لطف حضرت هادی ست
بهر تحصین تان بگفت آقا
اَنت اَنت ولینا حقا
تو غرورِ اصالتیِ منی
حسن محضی حسین در حسنی
آبرو دار خاک مایی تو
صاحب ملک خون بهایی تو
تو صفا بخش دین و آیینی
عزت سرزمین باکینی
ملک ری از تو آبرو دارد
پای تو هست خویش بگذارد
چه بگویم ز قدر والایت
چه بگویم ز شان عظمایت
وصف تو این بس ز بس عظیمی تو
حضرت سید الکریمی تو
شاهزاده گدای خود دریاب
ره گذر خاک پای خود دریاب
پیر مرد عصا به دست حجاز
یک نظر سوی خاکیان انداز
قبلۀ خاک مان شده حرمت
چشم امید ماست بر کرمت
هر دم از زمانه دلگیرم
راه صحن تو پیش میگیرم
ای قرار دل هوایی من
مرهم زخم کربلایی من
ای به دلدادگان تو نور عین
ای نگار همیشه شکل حسین
کوی تو رنگی از خدا دارد
خاک تو بوی کربلا دارد
ای فرستادۀ رسول الله
جانب خون بهای ثارالله
***********
منبع: باب الحرم
ای سلام خدا به ساحت تو
خاک بوس سیادت تو زمین
جایگاهت ولی به عرش برین
آسمانی ترین مسافر خاک
قدر و شان تو کی شود ادراک
ای ذُراری حضرت زهرا
بندۀ با ارادت زهرا
افتخارت همین بس ای والا
باشی از نسل سید النُجَبا
بس که بودی تو فاطمه سیرت
مصطفایی منش، علی صولت
در سماوات چون ستاره شدی
تو اباالقاسمی دوباره شدی
نور توحید در نگاهت بود
تربت عشق سجده گاهت بود
ذکر تحلیل با تکان لبت
چشمۀ نور در نماز شبت
ای هدایت گر هدایت ها
راوی صادق روایت ها
بس که در عشق مستدامی تو
دست بوس چهار امامی تو
تا لبت عرضه ای ز دین کرده
معرفت پیش تو کم آورده
اعتقادت، ز بس که بنیادی ست
صله اش لطف حضرت هادی ست
بهر تحصین تان بگفت آقا
اَنت اَنت ولینا حقا
تو غرورِ اصالتیِ منی
حسن محضی حسین در حسنی
آبرو دار خاک مایی تو
صاحب ملک خون بهایی تو
تو صفا بخش دین و آیینی
عزت سرزمین باکینی
ملک ری از تو آبرو دارد
پای تو هست خویش بگذارد
چه بگویم ز قدر والایت
چه بگویم ز شان عظمایت
وصف تو این بس ز بس عظیمی تو
حضرت سید الکریمی تو
شاهزاده گدای خود دریاب
ره گذر خاک پای خود دریاب
پیر مرد عصا به دست حجاز
یک نظر سوی خاکیان انداز
قبلۀ خاک مان شده حرمت
چشم امید ماست بر کرمت
هر دم از زمانه دلگیرم
راه صحن تو پیش میگیرم
ای قرار دل هوایی من
مرهم زخم کربلایی من
ای به دلدادگان تو نور عین
ای نگار همیشه شکل حسین
کوی تو رنگی از خدا دارد
خاک تو بوی کربلا دارد
ای فرستادۀ رسول الله
جانب خون بهای ثارالله
***********
منبع: باب الحرم
نظرات
نظری وجود ندارد !