حسین طاهری

این روز‌های آخر عمر خودت را

2504
20
این روزهای آخر عمر خودت را
هر‌روز با یک غصه‌ی تازه قرینی مادرجان

خانوم رخصاره‌ی تو رنگ رفتن را گرفته
احساس تلخ لحظه‌های واپسین

در چشم‌هایت اشک حرف درد دارد
انگار از یک قصه دیگر غمینی

دلواپس ایام تلخ روزگار
بعد از فراق رحمت اللعالمینی

دلواپس یک سینه‌ی بی‌تاب هستی
دلواپس یک میخ داغ و آتشینی

مادر رفتی که زهرا دخترت را
در هجومِ چهل مردِ نامرد و فشارِ دَر نبینی

ای کاش بودی تا در آغوشش بگیری
وقتی که آنجا گفت: یا فضّه حزینی

از همسرت کفن پیراهنش را می‌خواستی
اما چرا با شرمگینی!

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش