ایران حرم است

ایران حرم است

[ علی اکبر حائری ]
خستم ولی افسرده نه، تو کنار منی، وقتی بهت فکر می‌کنم خودش یه آرامشه
زردم ولی پژمرده نه، مثه پائیزی که، زمستون و می‌گذرونه می‌خواد بهاری بشه

با تو روز و شروع می‌کنم، توو دلم آرزو می‌کنم که دوباره پاشم
مهربونی شنیدم ازت، دوست دارم تا همیشه فقط بغل تو باشم

وقتی که در خونت همیشه بازه به روم، در نا‌امیدی رو باید ببندم آقا 
قول می‌دم اگه از دست تو شفا بگیرم، توی آینه از ته دلم بخندم آقا

خواب شیرینم خادم شدنه
مادرم توو حرمت مو‌هام و شونه می‌زنه

دیگه داروم چاییِ صحن امام حسنه
(نقّاره خونه، با قلبم می‌خونه:)۲

(سلطان امام رضایِ منه)۴

حرمت بزرگه اون قدی که هر شهری یه صحنه
سفره‌ی مهربونیت همه جا توو هر خونه پهنه

ایران حرمه، اینجا مشهده
دارم چی می‌بینم پنجره فولاد پیشم اومده

خواب شیرینم خادم شدنه
مادرم توو حرمت مو‌هام و شونه می‌زنه

دیگه داروم چایی صحن امام حسنه
(نقّاره خونه، با قلبم می‌خونه:)۲

(سلطان امام رضای منه)۴

نظرات