اگر دردمندی، اگر بیقراری اگر سر به زیری، اگر شرمساری اگر زخم خوردی، اگر پر غباری چرا ناامیدی، اباالفضلو داری بده دست خود را برو با اباالفضل بزن روی سینه بگو یا اباالفضل خوشا این کرامت، خوشا این گدایی نمیپرسد از تو که هستی کجایی به یمن اباالفضل در کربلایی خیال تو راحت که حاجتروایی نه تنها خودیها، نه تنها تنیها که قرص است بر او دل ارمنیها با عشق تو ارامنه پیوند میخورند در کار و کسبشان به تو سوگند میخورند همه با مرامان، اسیر مرامش همه نامداران، گرفتار نامش حسین است امامش، فدای امامش غلامم غلامم غلام غلامش اباالفضل لنگر، حسین است کشتی به قول رفیقان اباالفضل مشتی وا شد گره از ما به نگاهی به اباالفضل هر بار که گفتیم الهی به اباالفضل ما کوه گرفتیم به کاهی به اباالفضل آقای همه ارمنیها جان سنه گوربان ای مقصد حاجاتگرا جان سنه گوربان ما را بنویسید بدهکارتر از این دیوانه و ویران و سربارتر از این ما را بنویسید گرفتارتر از این میگفت فقط مادر من جاندی اباالفضل میگفت به من آذری ایماندی اباالفضل ای باوفا اباالفضل ابالفضل اباالفضل مشکلگشا اباالفضل ابالفضل اباالفضل (عمو خیلی مرده عمو برمیگرده) ٢ در پای تو دست و علم ریختند من آب شدم قدم قدم ریختم با مادرت آمدی به من سر بزنی باید که ببخشید به هم ریختم