از فراق تو نمردیم و مسیحا نشدیم

از فراق تو نمردیم و مسیحا نشدیم

[ سیدرضا نریمانی ]
از فراق تو نمردیم و مسیحا نشدیم
چشم ما تار نشد از غم و بینا نشدیم

جای تو دست به دامان طبیبان بودیم
حقمان بود اگر باز مداوا نشدیم

بی تو یک‌ عمر پی هر کس و ناکس رفتیم
گم شدیم آخر از این غفلت و پیدا نشدیم

نام مجنون به روی ماست ولی کو مجنون
وقتی از هجر تو آواره‌ی صحرا نشدیم

گل نرگس درد این است که ما محض رضای تو
 بی خیال خوشی فانی دنیا نشدیم

خاک عالم به سر ما که در این عمر دراز
لحظه‌ای مشتری یوسف زهرا نشدیم

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

گریه کردیم گریه‌ی بی فکر چه سود
قطره بودیم ولی وصل به دریا نشدیم

پیش ما آمدی اما همه غفلت کردند
لحظه‌ای پای قدم رنجه‌ی تو پا نشدیم

قصدمان بود همه سنگ صبورت باشیم
قصدمان بود که از بخت بد اما نشدیم

همه رفتند حرم ما که نرفتیم هنوز
زائر مرقد شش گوشه‌ی آقا نشدیم

کاش می‌شد که تو ما را به زیارت ببری
یک شب جمعه به پابوسی حضرت ببری

نظرات