از روز ازل که عالم خلقت درست شد دلها گرفته بود زیارت درست شد صحن و حرم، شفا و شفاعت درست شد حاجت زیاد گشت و تربت درست شد اذکارِ نابِ اهلِ سماء را خلاصه کرد آدم فقط به حقِ حسین استغاثه کرد صحن و سرای و بقعهی آلِ عبا، طهور شهرِ مدینه، مکّه، نجف، سامرا، طهور گرد و غبار دور و برِ کربلا، طهور آلودگی زِ ماست ضریح شما، طهور مرغِ دلم در آرزویِ کربلا پرید آمد به شأنِ آلِ عبا اِنَّما یُرید آنچه که منتسب به شما شد مقدس است آهن اگر ضریحِ طلا شد مقدس است خشتی که جزء صحن و سرا شد مقدس است هر چه مقیمِ کربوبلا شد مقدس است دنیا به حالِ کربوبلا غبطه میخورد جبرئیل هم به شالِ عزا غبطه میخورد قفلِ ضریح، دستهگلِ سردرِ حرم پرچم، کتَل، کتیبه و هر قطعه از عَلم دفترچههای ذاکر و مداح شعر و دَم حتی حروفِ بینِ غزلهایِ محتشم با عطرها که بین حرم پخش میشود از اهلِ بیتِ نور شفابخش میشود اسپند و عود و هیئت و پرچم تبرّک است عطر و گلاب و بوی مُحرم تبرّک است باز این چه شورش است در عالَم تبرّک است گَردِ قدومِ زائرتان هم تبرّک است آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند سجده به سمت بارگه کربلا کنند آن سفرکرده که صد قافله دل همرَهِ اوست راه بستهاند روی قافلهاش دشمن و دوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش گره افتاده حسین ابن علی در کارش کودکان در بغل مادرشان خوابیده دختران هم گلِسَر در سرشان خوابیده ردِّ خورشید عراق است روی صورتشان از غریبی بهخدا تاب شده طاقتشان دخترانی که به روی پَرِ قو خوابیدند موقع دیدنِ لشکر چقَدَر ترسیدند ناگهان گفت اباالفضل به آوای جلی کور باشند همه محضرِ ناموسِ علی