از آن همه بیکسی سخن میگویند از شعلهی آه و سوختن میگویند (بالای سرت زینب و عبّاس و حسین بر سینهزنان «حسن حسن» میگویند) ۲ ***** (دیدمت بین اون آشوب سینهای که شده پاکوب پیرمرداشونم با چوب تو رو میزدنت) ۲ حرمله با هزار سرباز سوی قلب تو تیرانداز کشته بودنت امّا باز تو رو میزدنت پریشونتر از هر چی پریشون، وضع حنجرته2 پریشونتر از حنجرت آقا حال خواهرته حسین...