از آسمون ندا رسیده - حسین به کربلا رسیده صدای بال جبرئیله اومده پیشواز عقیله رسیده تا رو خاک نذاره پاهاشو خاتون قبیله، جانم عقیله خیلی عقیله بیقراره / آخه چه رسم روزگاره وقتی میخواد بره از اینجا / محرم نداره یه روز میاد دیگه بیاحترامه میبینه که توو کوچههای شامه دور و بر ناقهها ازدحامه (حسین من ۲ حسین جان) ۳ توو خیمهها مشکا پر آبن - این چند شبه راحت میخوابن نه بغضی مونده توو گلوشون نه نیزه داری روبروشون بچهها گرمه پشتشون به قامت رعنای عموشون، فدا عموشون اون لحظه رو خدا نیاره / خیمه رو بی عمو بذاره آخه رباب بدون سقا / علی نداره تا باشه هیشکی بی حیا نمیشه قامت عمه دیگه تا نمیشه پای کسی به خیمه وا نمیشه (حسین من ۲ حسین جان) ۳ منبع:موسسه ادبیات آیینی بیپلاک