عالیجناب از ذره کمترم من ای آفتاب خورشید کربلا بر قلبم بتاب یابن بوتراب ۲ ای در هوای تو جانم / تا با توام مسلمانم غیر از تو را نمیخوانم / حسین جانم ۲ جان سینه زن فدای تو کی رسم به کربلای تو ای غریب کربلا حسین ۴ ای کربلا اینجا قرار من باشد با خدا باید زنم در این صحرا دست و پا ای کرببلا ۲ تشنه به خون ما اینجاست / جولان نیزهها اینجاست جاری به خاکها خونِ / خدا اینجاست ۲ وعده داده جد من به من میشوم غریب این وطن از آسمان آید صدای بانویی قدکمان زینب به زیر لب میگوید امان از این ساربان ۲ دلشوره دارد این خواهر / ترسم که در بر مادر این ساربان بَرد انگشت و انگشتر گریه میکنم برای تو جان زینبت فدای تو منبع:موسسه ادبیات آیینی بیپلاک