بارون بهاره، که داره میباره، ستاره ستاره، توی خیمهها رقیه میذاره، با بغضی که داره، سرش رو دوباره، رو پای بابا داره با حال خراب / میگرده دنبال آب خیمه به خیمه رباب خیمهها غرق غمه / روضه گرفتن همه با نالهٔ فاطمه زینب دلش به غم گرفتاره سرش رو شونههای دلداره میگه خدا تو رو نگه داره ۲ حسین من ۸ دونه دونه داره، حسین برمیداره، خارای زمینو، قدم به قدم که شام غریبون، توی این بیابون، نشه زخمی پاشون، گلای حرم الهی فردا نشه / توو خیمه غوغا نشه روی عدو وا نشه که وقت غارت میشه / وقت جسارت میشه وقت اسارت میشه الهی که امشب نشه فردا جلوی چشم زینب و زهرا توو قتلگاه پا نذارن اسبا ۲ حسین من منبع:موسسه ادبیات آیینی بیپلاک