آمدی گوشهی ویران چه عجب بابا حسین ای سر به یتیمان چه عجب بابا حسین من تو را دختر دلباختهام بابا حسین از غمت سوختهام و ساختهام بابا حسین خستهی از ره دور آمدی یا که از کنج تنور آمدی ای مرا دلبر و دلدار من، یار من یا حسین ای طبیب دل بیمار من، یار من یا حسین تو ببینیام مرا بس اگر عالمین نبیند رسد آدمی به جایی که به جز حسین نبیند حسین(۴) که بجز گدایی از تو که بجز کرم نخواهد که بغیر کربلا و حرم نخواهد به کتاب عشق دیدم همه خط به خط تو باشی رسد آدمی به جایی که غمش فقط تو باشی