سیدرضا نریمانی

آمده ذی‌الحجه و افتاده‌ ام یاد منا

1955
13
آمده ذی‌الحجه و افتاده‌ام یاد منا
من شدم عمری اسیر خاطرات کربلا

در لوای علم کارم روضه خوانی بوده است
چند سالم بوده که قَدّم کمانی بوده است

باقرم آن کس که پیرم کرده اند از کودکی
موقعِ دشنام سیرم کرده اند از کودکی

گرچه بر سجاده کارِ من دعا بوده فقط
منبرِ من روضه های کربلا بوده فقط

قال باقر قال صادق می شود آخر حسین
نوحه ام حالا شده ای کشته‌ی بی‌سر حسین

سوختم که پیکرم تشییع شد با یاحسین
چون که در گودال رفته زیرِ دست و پا حسین

زخم کاری شد ولی با جان من کاری نداشت
کاش این زنجیرها در حبس بیماری نداشت

دومین مردی که در زنجیر می آمد منم
هی زمین میخورد و گاهی دیر می آمد منم

زیر پایم آبله، با خار میبینم هنوز
آنقدر شلاق خوردم تار میبینم هنوز

آه و زاری در بیابان داشتیم و خواب نَه
سوختم وقتی که آتش بوده اما آب نَه

سوختم اما نَه با این زهر بلکه در حرم
سوختم چون گفت عمه در حرم کو معجرم

******

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش