آمدم دنیا برای دیدن روی علی
458
1
- ذاکر: محمد کمیل
- سبک: شعر مدح
- موضوع: امیرالمؤمنین (ع)
- مناسبت: ولادت حضرت علی اکبر(علیه السلام)
- سال: 1401
آمدم دنیا برای دیدن روی علی
تا بیوفتم من به خاک نَعلین علی
اینکه من از چه آفریده شدم
علتش هست خاک پای علی
صد هزار آفتاب میریزد با تکان خوردنِ عبای علی
جان سائل چه ارزشی دارد جان پیغمبران فدای علی
بچههای بزرگ و کوچکمان
همه قربان بچههای علی
علی علی علی علی
ذکر بالا سرش حسین بُود
پس نجف هم شده کربلای علی
یا علی...
مالک مُلک دین نام زیبای تو شد رافع حق
یا علی...
نگاه لطف سلیمان کجا و مویهی مور
میان مِیکده مستی کنم به عشق حضور
بریز باده برایم بریز باده ز دور
نشستهام که کند ساقی از خرابه عبور
شدم خراب زیارت یکی مرا ببرد
یکی مرا حرم شاه کربلا ببرد
اگر سبوی شکسته برات آوردم
شمیم تربتی از کربلات آوردم
ز گریهی سحر آب فرات آوردم
مرا بخر که فقط سَیّئات آوردم
کشیده در بغل خود مرا طواف حبیب
مرا رسانده به یوسف نخ کلاف حبیب
نگاه من به غبار و به قاب شش گوشس
سلام دادم و اشکم جواب شش گوشس
به دست خالیم اینجا شراب شش گوشس
مرا ببوس دلم مستِ خوابِ شش گوشس
مرا مگر ز ساغر ارباب بهترش هم هست
خراب بادهی او مست اکبرش هم هست
دَم ضریح شنیدم حسین گفت اکبر
به پای او که رسیدم حسین گفت اکبر
همین که ناز کشیدم حسین گفت اکبر
حسن نوشتمو دیدم حسین گفت اکبر
بوی حسن طرف خانهی حسین آمد
بیا برادرِ ریحانهی حسین آمد
زمان آمدنش بیقراری کرد
فضای خانهی ارباب را بهاری کرد
دعای فاطمه را در مدینه جاری کرد
کَرَم ز دست حسن داشت سفرهداری کرد
ببین به صورت او جلوههایی از ثقلین
علی و احمد و زهرا و مجتبی و حسین
شب علی شده مشکلگشا اباالفضل است
طرف حسابِ فقیر و گدا اباالفضل است
کسی که این همه همشانه با اباالفضل است
علی اکبر لیلاست یا اباالفضل است
نگین دُرّ نجف را ببین در انگشتش
همانکه کرب و بلا گرفته در مشتش
علی اذان خدا و علی صدای حسین
علی کتاب خدا و علی دعای حسین
مؤذنی که گرفته به دست عبای حسین
پسر شده که بیفتد به دست و پای حسین
خدا کند نخورد چشم قد و بالایش
خدا کند که نیوفتد پدر به پاهایش
پسر شده که بیفتد به دست و پای حسین
خدا کند که نیفتد پدر به پاهایش
تا بیوفتم من به خاک نَعلین علی
اینکه من از چه آفریده شدم
علتش هست خاک پای علی
صد هزار آفتاب میریزد با تکان خوردنِ عبای علی
جان سائل چه ارزشی دارد جان پیغمبران فدای علی
بچههای بزرگ و کوچکمان
همه قربان بچههای علی
علی علی علی علی
ذکر بالا سرش حسین بُود
پس نجف هم شده کربلای علی
یا علی...
مالک مُلک دین نام زیبای تو شد رافع حق
یا علی...
نگاه لطف سلیمان کجا و مویهی مور
میان مِیکده مستی کنم به عشق حضور
بریز باده برایم بریز باده ز دور
نشستهام که کند ساقی از خرابه عبور
شدم خراب زیارت یکی مرا ببرد
یکی مرا حرم شاه کربلا ببرد
اگر سبوی شکسته برات آوردم
شمیم تربتی از کربلات آوردم
ز گریهی سحر آب فرات آوردم
مرا بخر که فقط سَیّئات آوردم
کشیده در بغل خود مرا طواف حبیب
مرا رسانده به یوسف نخ کلاف حبیب
نگاه من به غبار و به قاب شش گوشس
سلام دادم و اشکم جواب شش گوشس
به دست خالیم اینجا شراب شش گوشس
مرا ببوس دلم مستِ خوابِ شش گوشس
مرا مگر ز ساغر ارباب بهترش هم هست
خراب بادهی او مست اکبرش هم هست
دَم ضریح شنیدم حسین گفت اکبر
به پای او که رسیدم حسین گفت اکبر
همین که ناز کشیدم حسین گفت اکبر
حسن نوشتمو دیدم حسین گفت اکبر
بوی حسن طرف خانهی حسین آمد
بیا برادرِ ریحانهی حسین آمد
زمان آمدنش بیقراری کرد
فضای خانهی ارباب را بهاری کرد
دعای فاطمه را در مدینه جاری کرد
کَرَم ز دست حسن داشت سفرهداری کرد
ببین به صورت او جلوههایی از ثقلین
علی و احمد و زهرا و مجتبی و حسین
شب علی شده مشکلگشا اباالفضل است
طرف حسابِ فقیر و گدا اباالفضل است
کسی که این همه همشانه با اباالفضل است
علی اکبر لیلاست یا اباالفضل است
نگین دُرّ نجف را ببین در انگشتش
همانکه کرب و بلا گرفته در مشتش
علی اذان خدا و علی صدای حسین
علی کتاب خدا و علی دعای حسین
مؤذنی که گرفته به دست عبای حسین
پسر شده که بیفتد به دست و پای حسین
خدا کند نخورد چشم قد و بالایش
خدا کند که نیوفتد پدر به پاهایش
پسر شده که بیفتد به دست و پای حسین
خدا کند که نیفتد پدر به پاهایش
نظرات
نظری وجود ندارد !