خدا تا گل منو سرشت

خدا تا گل منو سرشت

[ داود قاضی ]
خدا تا گل منو سرشت
رو قلبم اسم تو رو نوشت
تا میام توی هیاتت آقا
میشینم انگار وسط بهشت

عشق عالم گیرم / من برا تو میمیرم
درمون دردام و از / دستای تو میگیرم

یا اباعبدالله ۴

کجا خیمه داری ای آقا
کجا میری واسه ی عزا
کجا میخونی روضه ای رو که
قافله میرسه به کربلا

خیمه‌ها برپا شد / توو علقمه غوغا شد
رقیه رو دوش عمو / وارد کربلا شد

تسلیت یا مهدی ۴

ببین توو گهواره اصغره
علم دست یه دلاوره
ولی ده روز دیگه می‌بینی
دیگه زینب بدون یاوره

اون که توو گوداله / آروم جون زهراست
با نیزه دورش کردن / چقدر غریب و تنهاست

تسلیت یا مهدی

منبع:موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات