برایم دلیل حیاتی تو حل همه مشکلاتی نبینم شده فاطمه جان دعای تو (عجّل وَفاتی) بنگر نگاهم ز داغ تو ابریست بی تو دراین شهر مرا همدلی نیست بر قلب من هجر تو زخم کاریست نرو ای تمام امیدم ای یار حیدر،مرو فاطمه جان چگونه تو با درد بازو زدی خانه را آب وجارو شده ماتم رفتن تو دلیل غم دیده بانو بعد از تو یار و معینی ندارم چارساله زینب شود خانه دارم تا زنده ام در غم تو ببارم ندارم بدونت قراری ای یار حیدر مرو فاطمه جان.... اگر چه به جز درد نداری برای حسین غُصّه داری به وقت شهادت برای غم کربلا بیقراری روزی حسین میشود زار و تنها لب تشنه کشته شود پیش دریا گردد رها پیکرش بین صحرا به نیزه رود رأس پاکش ای کشته سرجدا ای حسین جان.... majmaozakerine@ منبع:کانال متن روضه مجمع الذاکرین