{انّ للحسين فى قلوب المؤمنين محبّةً مكنونةً} {هر مؤمنى که آفریده میشود خداوند متعال محبّت حسین را در گِل او خمیر میکند} خدا گل من رو با محبتت سرشته هرجایی روضت باشه اونجا برام بهشته خدا خیرم و خواسته // من و توو راه عشق تو آورده پدرم دستم و به // دستای مهربون تو سپرده خدا خیرم و خواسته خداروشکر، هستیم از هستته خداروشکر، دستم توو دستته خداروشکر، چشمام گریون توئه خداروشکر، عشقت توی سینمه خداروشکر، قلبم با تو میزنه خداروشکر، این دل مجنون توئه {انّ للحسين فى قلوب المؤمنين محبّةً مكنونةً} وقتی که چشمام از اشک شبیه دریا میشه از تووی قلبم انگار حرمت پیدا میشه خدا خیرم و خواسته // نمک زندگیم از روضه هاته گفته که مادرم این // پسرم نوکر سینه زناته خدا خیرم و خواسته خداروشکر، ای دارو ندارم خدارو شکر، عشق تو رو دارم خداروشکر، اسمت میکنه مستم تمومیِ، روز و ماه و سالم خداروشکر، با تو خوبه حالم خداروشکر، خیلی به تو وابستم انّ للحسين فى قلوب المؤمنين محبّةً مكنونةً منبع:موسسه ادبیات آیینی بیپلاک