وقتش شده

وقتش شده

[ حسین ایمانی(سحراشک) ]
وقتش شده 
بخونم از عشق       بدونم از خون
می‌خوام بگم حکایتِ لیلی و مجنون

وقتش شده 
تا آسمونا          تا عرشِ اعلی
پر بگیرم با نغمه‌یِ حسینِ زهرا

وقتش شده 
به یادِ سربند       به عشقِ دلبند 
باز وا کنم رو لبهایِ هستی یه لبخند 

وقتش شده 
واسه نگارم       یه گل بکارم
ثابت کنم چقدر از عشقش بی‌قرارم

وقتش شده 
چون برق و چون باد   بشم یه صیّاد 
نشون بدم شیرینِ گیتی رو به فرهاد 

وقتش شده تا کربلا پر بگیرم
وقتش شده که ذکرِ دلبر بگیرم

وقتش شده پر بزنم تو آسمون 
می‌خوام بازم بخونم از عشق و جنون

وقتش شده تو‌ گوشِ کلِّ عالمین 
جار بزنم حسین حسین حسین حسین 

حسین حسین 

وقتش شده 
بگم دوباره      کسی نداره
یاری مثِه من اگه کسی داره بیاره

وقتش شده 
تو سرنوشتم      تویِ سرشتم
حک بشه این جمله که من اهلِ بهشتم

وقتش شده 
صدام بگیره       شبِ امیره‌‌ 
کاشکی یه روز نوکر واسه آقاش بمیره 

وقتش شده 
میونِ محراب     به عشقِ ارباب
بخونم از ظهورِ تو  دلبرِ سرداب

وقتش شده 
تا پایِ جونم       برات بخونم 
فدات بشم آقام حسین تا که جووُنم 

وقتش شده به عشقِ کربلایِ تو
بگم حسین حسین با عاشقایِ تو

وقتش شده مرغِ دلم پر بزنه 
یه سر بیاد تا شیش‌گوشه‌ت سر بزنه

وقتش شده به عشقِ بین‌الحرمین 
جار بزنم حسین حسین حسین حسین 

حسین حسین 

وقتش شده
 نفس نفس‌هام  به عشقِ آقام 
بگه که من گرفتارِ حسینِ زهرام

وقتش شده 
که رویِ سینه      دستام بشینه 
خودشو تو حریمِ باصفات ببینه 

وقتش شده 
وا بشه بالم       تا شرحِ حالم 
بگه که من کبوترِ صحنِ وصالم

وقتش شده 
تا نهرِ علقم        بگیره دل دم
راهم بده تویِ حرم قبل از محرّم

وقتش شده 
بخوام نگاتو      صحن و سراتو 
گلدسته و شیش‌گوشه و ایوون طلاتو 

وقتش شده که از کریم کرم بخوام 
وقتش شده حواله‌یِ حرم بخوام

وقتش شده برم با ذکرِ صلوات 
تا علقمه تنی بزنم به فرات 

وقتش شده زائرِ نینوات‌‌ بشم 
ایشااللّه که یه روزی من فدات بشم 

حسین حسین 

sehreashk@

نظرات