یه عمره که خون دل شده قسمت علی

یه عمره که خون دل شده قسمت علی

[ علی اکبر حائری ]
یه عمره که خونِ دل، شده قسمت علی
یه عمره که می‌گذره از اون ماجرا ولی
کجای قلبم بذارم این همه فراق و درد و
فقط یه چزیزی می‌تونه بشکنه غرور نردو

زمین خورد جلو چشمام زهرام زهرام زهرام
خدایا چقدر تنهام تنهام تنهام تنهام
خداحافظ ای دنیا دنیا دنیا دنیا
سلامٌ علیکِ یا زهرا زهرا زهرا

****

یه عمره که این دلم پر از داغ و ماتمه
فراموشِ من نشد، شبِ غسلِ فاطمه

نگاه به اشک حسین و زینب و حسن می‌کردم 
با دست خودم تنِ عزیزمو کفن می‌کردم 

کفن شد جلو چشمام زهرام زهرام زهرام
خدایا چقدر تنهام تنهام تنهام تنهام

چشماتو به روی حیدر نبند
زخماتو می‌بندم بخند

آه بکش ولی بمون، که همین آه دلگرمیِ علیه
دست به پهلو تو خونه که میری راه، دلگرمیِ علیه

دنیام فاطمه
می‌خوای داد بزنم تا همه بشنون، تنهام فاطمه

نمی‌تونم بایستم از بعد اون روز رو پام فاطمه
می‌بینی تو جوونی داره می‌لرزه دستام فاطمه

چشمات فاطمه
انگاری باز داره تار می‌بینه چشمات اینجا فاطمه


به غیرتم برخورده
غریبه پیش مادرم صداشو بالا برده
چه ضرب دستی داره
من موندم که مادرم چه‌جوری تاب آورده

*****

ماه خوابیده ولی خورشید بیداره
ابر دلگیره، ولی چشماش می‌باره

از روزی که مادر رو زدن
دیگه دلِ زینب آروم نیست

نظرات