یا سیدی ابن الرّضا...

یا سیدی ابن الرّضا...

[ امیر عباسی ]
یا سیدی ابن الرّضا... 
کلام تو کلام حق،پیام تو پیام عشق 

پاره جگر به روی خاک افتادی ای امام عشق 
یا سیدی ابن الرّضا... 

سوزد ز سوز کینه ها رَوانَت ای آقای من 
زهر جفا شعله زده به جانَت ای آقای من 

یا سیدی ابن الرّضا... 
روان بُوَد ز دیده ی خدایی اش خونِ جگر 

دیده امام هشتمین زِ ماتمت داغ پسر 
یا سیدی ابن الرّضا... 

در بین حجره از جفا آه و فغان کارَت شده 
در جنّت و عرش برین زهرا عزادارات شده 

یا سیدی ابن الرّضا... 
زهرای قد خمیده با مِحنت و سوز و درد و غم 

گریه کند ناله زند ای پسرم ای پسرم 
یا سیدی ابن الرّضا... 

کنیزکانِ بد صفت دور و برِ تو صف زدند 
در برِ جسم اطهرت به جای گریه کف زدند 

یا سیدی ابن الرّضا... 
دلها بسوزد زِ غمت ای پسر ابوتراب 

مثل حسین پیکر تو مانده به زیر آفتاب 
حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من... 

مگر به کربلا کفن....

نظرات