واآی یا حضرت صادق... (پر میزنه، کبوترِ عاشق (تا قبرِ تو، یا حضرت صادق))۲ (نه زائر و نه روضهخون داری (نه گنبد و نه سایهبون داری))۲ واآی یا حضرت صادق... غم به سرِ عاشقا آوار شد (باز روضهی کوچهها تکرار شد)۲ بازم درِ خونه رو سوزوندن (پیرمردو رو خاکا کشوندن)۲ نفس نفس میزد پشت مرکب (افتاد یادِ روضههای زینب)۲ خواهرت به، نفس نفس افتاد خیمه دستِ، شمر و شبث افتاد (کو اباالفضل که بیاد دردم و درمون بکنه)۲ بیاد از خیمهی من خولیو بیرون بکنه از این معرکه دست بکش نکُش منو نفس بکش پاشو یه دادِ غیرتی سرِ شمر و بکش (عالم و بیقرار کنم خیمههاتو چیکار کنم)۲