چشم واکرده شدم دست به دامان حسن

چشم واکرده شدم دست به دامان حسن

[ کربلایی میثم تربتی ]
مولانا یا حسن

چشم وا کرده شدم دست به دامانِ حسن
مادر افکند مرا در یَمِ احساس حسن

روزی از دست علی خوردم و از خوانِ حسن
از همان روز شدم بی سَر و سامانِ حسن
بر جبینم بنویسید مسلمانِ حسن

*****

دلِ خود را سَرِ هر بام هوایی نکنم
طلبه عشق زِ هر بی سَروپایی نکنم

رو به هر قبله و هر قبله نمایی نکنم
پیشِ هر سفره که پهن است گدایی نکنم
نانِ هر سفره حرام است به جز نانِ حسن

*****

آنکه نامش شده اَحلی مِن عسل کیست؟ حسن
آنکه بخشندگیش گشته مَثَل کیست؟ حسن

معنیِ حَیِ علی خیر‌العمل کیست؟ حسن
مردِ نام آور پیکارِ جَمل کیست؟ حسن

شتر سرخ زمین خورده زِ طوفانِ حسن
نانِ هر سفره حرام است به جز نانِ حسن

ذکرِ نزولِ عطا یا حسن و یا حسین
علت لطفِ خدا یا حسن و یا حسین

تا که خدایی شوم کربُبَلایی شوم
می‌زنم از دل صدا یا حسن و یا حسین

هر دو عزیزمادر، هر دو غریبِ مادر
کشته‌ی یک ماجرا یا حسن و یا حسین

(حسن امامِ حسین، حسین عزیزِ حسن)۲
(سرم فدای شما، یاحسن و یاحسین)۲

من غمِ مهر حسین، با شیر ازمادر گرفتم
روز اول که آمدم دستورتا آخر گرفتم

برمشامِ جان زدم، قطره از عطر حسین
سبقت از عود و گلاب نافه‌ی عنبر گرفتم

(برمشامم می‌رسد لحظه بوی کربلا)۲
بر دلم ترسم بماند، آرزوی کربلا

تشنه‌ی آبِ فراتم، ای‌اَجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل، قبرِ شهیدِ کربلا

(لبیک یا حسین، لبیک یا حسین)۲

نظرات