چای روضه

چای روضه

[ سید محمدرضا نوشه‌ور ]
ندارم به خدا من تو دنیا
به جز تو به کسی علاقه
حسینی شدنم بهترین اتفاقه

اگه اسمتو می‌برم من
با این اشکایی که زلاله
می‌فهمم چقدر نون بابام حلاله

دوست دارم خیمه برات علم کنم
رفیقامو زیر خیمه جمع کنم

جون میده سماور مادربزرگ
که باهاش چایی روضه دم کنم

عشقمه حسینیه وقت پذیرایی
من بگردونم تو روضه سینی چایی
 (نمیرم از در این خونه دیگه جایی) ۲

حسین عزیزِ دلم...

(باتوئه دنیا به کام من
عشق علیه‌السلام من) ۲...

خدا می‌دونه که همینه
تموم سعیمو تلاشم
که جزو خادمای روضهٔ تو باشم

برا جلب رضایت تو
همین قطرهٔ اشکه کافیست
می‌دونم که یه روزی می‌کنی تلافی

دوست دارم تو منو انتخاب کنی
دوست دارم دعامو مستجاب کنی

من می‌خواهم بشم یکی مثل حبیب
که بتونی روی من حساب کنی

دوست دارم که دست من تو دست تو باشه
نمی‌خواهم تو زندگیم که این گره وا شه
(برا اربعین قرارمون سرِ جاشه) ۲

حسین عزیز دلم...

نظرات