
هوالاول و هو الاخر و هوال باطل و هو الزائر وهوالامیر و هوالامام هوالحرم هوالمقام هوالکعبه و هوالقبله وهوالزمزم گاهی مسیر حیدر عالم اسیر ماست تنها امیر ملک ولایت امیر ماست شبهای قدرمان همه مشغول حیدریم اصلا علی علی خود جوشن کبیر ماست علی اسدلله علی عین الله علی باب الله علی سیف الله علی ولی الله و هوالمروه و هوالصفا و هوالمشعر وهوالمنا و هوالسلیم و هو الکلیم و هوالکلام و هوالمقصد و هوالمقصود از هرچه بگذریم سخن دوست خوش تر است پیغام آشنا نفس روح پرور است ای دل به جود حاضر و غایب شنیدهام من در میان جمع و دلم صحن حیدر است گر گرفتاری بی کس و کاری غم مخور ای دوست حیدر و داری خار و رسوا شد از کمر تا شد دشمن حیدر آق زهرا شد بی قدارش گفت ر به دارش گفت غربت او را سازگارش گفت شب بود و اشک بود و علی بود چاه بود فریاد بی صدا بود و غم دل بود و آه بود دانی چرا جبین علی را شکافتند زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود