ندیده هیچ‌کی تو عالم غم و دردی که من دیدم

ندیده هیچ‌کی تو عالم غم و دردی که من دیدم

[ جواد مقدم ]
ندیده هیچکی تو عالَم
غم و دردی که من دیدم

پیشِ مادر توی کوچه
خیلی از غُصّه لرزیدم

جلوی مادرم زهرا رو سَد کرد بِینِ کوچه
خدا می‌دونه با ما خیلی بَد کرد بِینِ کوچه

خدا لعنت کنه اون مردِ پَستِ بی‌حیا رو
چادرِ مادرِ ما رو لَگد کرد بِینِ کوچه

وای از این زمونه، دردام بی‌اَمونه
دردای دلِ من، قَدِ آسمونه

(اِی‌وای از غریبی، اِی‌وای از غریبی) ۴

خیلی سخته جلو چشمات
 مادرت بی‌پناه باشه

اَسیرِ پنجه‌ی دشمن
بِشه و قامَتش تا شه

جلو چشمام زمین‌خورد و دلم خون‌شد خدایا
مادرم روی خاکا بود همه غَرقِ تماشا

وای از اون لحظه که گوشواره‌ی مادر شکست و
راهِ برگشت رو گُم کرد و شدیم تنهای تنها

دنیا رو زَواله، پاره شد قَباله
نامرد بی‌هوا زد، این واسم سؤاله

(اِی‌وای از غریبی، اِی‌وای از غریبی) ۴

می‌شینم روضه می‌خونم
حالا یک‌گوشه از خونه

غمِت رو هیچ‌کسی مادر
آخه جُز من نمی‌دونه

همه موی سَرَم از غربتِ مادر سفیده
کسی اون دردسَرهایی که من دیدم ندیده

جای پای حَرومی رو پَرِ چادر نشست و
به روی صورتش تصویری از ماتَم کشیده

صورت غَرقِ خونه، اَشکام دونه دونه
تو کوچه می‌دیدم، مادر نیمه‌جونه

(اِی‌وای از غریبی، اِی‌وای از غریبی) ۴

نظرات