معروف به عباس و مسما به اباالفضل

معروف به عباس و مسما به اباالفضل

[ محمدرضا میرزاخانی ]
یا اباالفضل اباالفضل اباالفضل...

معروف به عباس و مسما به اباالفضل
عالم به علی نازد و مولا به اباالفضل

هر دفعه که هر مشکل و هر مسئله‌ای بود
بردیم پناه از همه دنیا به ابوالفضل

(بعد از به خدا و به علی بی برو برگشت)۲
در کشور ما هست قسم‌ها به اباالفضل

شاه قامت قیامتی داریم
دلبر با ابهتی داریم

کاسه لیس جناب عباسیم
بَه چه رزق و ضیافتی داریم

آرزوی بهشت را نکنیم
زیرِ این خیمه جنتی داریم

وسط روضه‌های تاسوعا
آرزوی شهادتی داریم

(ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد
بنویسید رقیه چه عمویی دارد)

****

نمیشه باورم اصلاً، افتادی روی زمین‌و
حالا چجوری بدم من، جواب ام بنین‌و

این همه نیزه چجوری، جا شده تو پیکر تو
شکسته فرقت بگو کی، عمود زده به سرِ تو

(آه پناهِ حرم، بدونِ تو بی پناهه حسین)۲
ریخته روی زمین با نیزه، تکیه‌گاه حسین

مشکِ تو یه طرف کنار فرات علم یه طرف
(تیکه تیکه‌ی دست‌هایی که شده قلم یه طرف)۲

(تو مثلِ جون عزیزی، اگر که برنخیزی)۲
رقیه رو میبره عدو برا کنیزی

خیمه‌ها میشه غارت
زنا میزن اسارت

عباس که رفت آبروی خواهرش رفت
دعوا شد و چادر ز روی خواهرش رفت

(رفتی و بی سر و پاها همگی شیر شدند)۲
با من و عمه سر پوشیه درگیر شدند

ببین که از خیمه زینب، گرفت نوای اسیری
بعد تو آماده میشه، حرم برای اسیری

بعد تو واسه رقیه، یه خواب راحت حرامه
جای رقیه میونِ، برده فروشای شامه

پاشو دیگه نذار به سمت حرم اشاره بشه
گوشِ دخترِ من تو خیمه‌ها پاره پاره بشه

پاشو جونِ حسین یه رحمی بکن به گریه‌ی من
پاشو دیگه نذار کنیزی بره رقیه‌ی من

من حاظرم نیزه به چشمانم بشیند
اما کسی یک موی زینب را نبیند

بر صورت من آی لشکر پا گذارید
پوشیه را از روی زینب بر ندارید

هی سرت‌و نشون میدن روی نیزه‌ها می‌خندن
بلند شو می‌خوان با طناب دست‌هامون‌و ببندن

ناموست‌و به کی سپردی یا ابوفاضل
به شمر و حرمله و یه عده ارازل

(صد رحمت به پیکر اکبر)۲
شدی اندازه‌ی علی اکبر
*****

عباس نبودی دم دروازه عجب هلهله برپا کردند
محمل عمه‌ی سادات تماشا کردند

نوه‌ی فاطمه دنبال جواب است عمو
جای زینب وسط بزم شراب است عمو

زینب همین که وارد بزم یزید شد
بر روی نِی محاصن سقا سفید شد

مزارت عشق را بی تاب کرده
فلک را بنده‌ی سرداب کرده

گواهی می‌دهد آن قبر کوچک
که مردی را خجالت آب کرده

نظرات