لعنت به دنیا که منو از تو جدا کرد لعنت به اونکه پشت درب خونهی من سرو صدا کرد یادمه وقتی توی بستر قربون زینب که تو رفتی دنیا روی سرم خراب شد فردای اون شب که تو رفتی سنگینه ماتمت یعنی دیگه ندارمت باور نمیکنم حق بده دق کنم دارم کفن میکنمت باور نمیکنم (چه لحظهی حَزینی، فاطمه کَلِّمینی) کابوس پر کشیدن تو جانگدازه مُغیره گفته که میخواد بیاد برای، تشییع جنازه لعنت به اون دستی که نگذاشت تو خونهی ما شادی باشه چقدر صدات زدم ولی تو جوابمو ندادی باشه رحمت به غیرتت سیلی زدن به صورتت باور نمیکنم خسته شدی گلم شد وقت استراحتت باور نمیکنم (تنهاییمو میبینی! فاطمه کَلِّمینی) ماندنت چون شمع آبم میکند رفتنت خانه خرابم میکند