
عمریست که دم به دم علی میگویم در حال نشاط و غم علی میگویم عمریست علی گفتم و انشاالله تا آخر عمر هم علی میگویم دل را ز علی اگر بگیرم چه کنم بیمهر علی اگر بمیرم چه کنم فردا که کسی را به کسی کاری نیست دامان علی اگر نگیرم چه کنم جانا نفسی مباش بی یاد علی گوش دل خویش پر کن از ناد علی در هر دو جهان اگر سعادت طلبی دامان علی بگیر و اولاد علی علی علی علی جان شب عاشقانگی است و من شده ام گدای تو یا علی به امید آنکه صدای من برسد به اهل سما علی چه کنم اگر که در آن میان نرسدصدا به صدا علی تو که ای که نام بلند تو به خدا رسانده مرا علی به خدا که با تو رسیده ام به زلال ذات خدا علی علی یا علی تو که ای که فراتری از مکان و چنین گذشته ای از زمان تو که ای که از تقیدتم زده پل به مرکز بیکران تو همان که در تو به حیرتم تو همان که انس و فرشتگان تو همان که درک اهل جهان شده در صفات تو ناتوان تو همان که قبله اهل دل تو همان که قبله نما علی به خدا قسم که بدون تو به جهان همیشه مشوشم به بهشت بی تو نمیروم که بدون تو پرآتشم نخورم می از خُم دیگران که خمار کوثر بی غشم به کدام شیوه بیان کنم که چه میکشم که چه میکشم نفسی اگر نظر نکنی به گدای بیسر و پا علی یا علی عجب که درّ نجف شود قطرات اشک زلال تو ظلمات بود و تو بودهای کشف الدوجا به جمال تو تو محمدی و به این سبب بلغ العلی به کمال تو حسنی ترین گل فاطمه حَسُنَت جمیع خصال تو صلوات بر تو و آل تو همه وقت در همه جا