عمر حیدر ازت نفس می‌گیرم

عمر حیدر ازت نفس می‌گیرم

[ سید امیر حسینی ]
عمرِ حیدر ازت نفس می‌گیرم
با رفتنت می‌میرم، از این زمونه سیرم
داری میری منم تمومه کارم
سیاهه روزگارم، خزون شده بهارم

تصدقت شم چراغ خونم
بی تو چجوری زنده بمونم
چشاتو وا کن ای هم‌زبونم، خانومم

هم تکیه‌گاهی هم مادری تو 
هر شب می‌بوسم انگشتری تو 
خون نشسته رو روسری تو، خانومم

(پریشونم ای وای
شکستنت چه کاری دستم داد
غم تو آخرش شکستم داد
تموم زندگی حیدر)...

آی مادرم، مادرم...

ای مولای به غم نشسته‌ی من
امامِ خسته‌ی من، کوهِ شکسته‌ی من

آقای من، فدای تو وجودم
تمامِ تار و پودم، این چشمای کبودم

دورت بگردم، ای پهلوونم
غماتو از تو چشات می‌خونم
برات می‌میرم دردت به جونم، یا حیدر

با دستِ بسته بازم تو شیری
برام بزرگی، برام امیری
سرت رو باید بالا بگیری، یا حیدر

علی جانم عمر و
جوونیمو فدای تو کردم
بمیرم از تو برنمی‌گردم 
به آرزوم رسیدم آخر

(پریشونم ای وای
شکستنت چه کاری دستم داد
غم تو آخرش شکستم داد
تموم زندگی حیدر)...

ای مادر جان، جون ما بی تو می‌ره
داداش حسن می‌میره، حسین عزا می‌گیره

ای مادر جان ببین غمِ چشامو
گریه‌ی بی‌صدامو، تنهاییِ بابامو

آتیشِ کینه، خونه رو سوزوند
چند تا جایِ پا رو برگِ گل موند
مادرم اون‌جا اشهدشو خوند، واویلا

فاتحِ خیبر از غصه تا شد
پایِ غریبه به خونه وا شد 
وقتِ وداعِ مادرِ ما شد، واویلا

دلم خونِ مادر
غمِ تو صبر و از دلم برده
بدونِ تو دخترتم مرده
چه کرده با تو شعله‌ی در

(پریشونم ای وای
شکستنت چه کاری دستم داد
غم تو آخرش شکستم داد
تموم زندگی حیدر)...

نظرات