عالم همه غرق در آه و فغان بود

عالم همه غرق در آه و فغان بود

[ حمید دادوندی ]
عالَم همه غرقِ، در آه و فغان بود 
اون لحظه‌یِ آخر، آقا نگران بود 

آقا نگران بود که بعدِ شهادت 
زینب بشه تنها،( خیمه بشه غارت) ۲

رفتی زیرِ دست و پا، ای حسین 
سَر رو بُرید از قَفا، ای حسین 
خورشیدِ رو نیزه‌ها، ای حسین 

مگه چی بوده تو گناهت؟(۲)
چقدر شلوغه قتلگاهت 
چقدر غریب شدی عزیزم 
بگو به من کجاست سپاهت؟

(از آبِ فرات محرومه حسین 
من داد می‌زنم، مظلومه حسین۲) ۲

شیب گودال و شاه بی ردا،(وامحمّدا) ۲
عمّه جان روبه مدینه زد صدا،(وا محمّدا) ۲
می‌زنه سنان جدا شمر جدا،(وامحمّدا) ۲

لا اقل صیدتو رو به قبله،( شمر حوصله کن) ۲
اوّل بکش و بعد هلهله کن

یکی ته گودال لباستو پرت کرد
شلوغه خیمه حواسمو پرت کرد

عذاب کردنت، منع آب کردنت
شبیه گندم ری آسیاب کردنت

تمومِ حسین، روبه رومه حسین
خودت بگو که پیکرت کدومه حسین

(شلوغ شده ببین حسین
تو از بلندی خوردی زمین حسین) ۲

تو مادرو صدا نزن
تو رو خدا بس کن دست و پا نزن۲

مادرت رسیده و کسی حیا نمی‌کنه
سرت جدا شده ولی (شمر رها نمی‌کنه) ۲

(از آب فرات محرومِ حسین
من داد می‌زنم مظلومِ حسین۲)

نظرات