عالم همه غرق در آه و فغان بود

عالم همه غرق در آه و فغان بود

[ سید حجت بحرالعلومی ]
عالَم همه غرقِ، در آه و فغان بود 
اون لحظه‌یِ آخر، آقا نگران بود 

آقا نگران بود، که بعدِ شهادت 
زینب بشه تنها، (خیمه بشه غارت)۲

رفتی زیرِ دست و پا، ای حسین 
سَر بُریده از قَفا، ای حسین 
خورشیدِ رو نیزه‌ها، ای حسین 

مگه چی بوده تو گناهت؟!
چقدر شلوغه قتلگاهت 
چقدر غریب شدی عزیزم 
بگو به من کجاست سپاهت؟!

از آبِ فرات محرومه حسین 
(من داد می‌زنم، مظلومه حسین)۲

نظرات