شهرِ بركات است، ربيعُالمولود پُر از حسنات است، رَبيعُالمولود ميلادِ پيمبر و امامِ صادق ماهِ صلوات است، رَبيعُالمولود کشتیِ نجات است، رَبیعُالمولود خود، آبِ حیات است رَبیعُالمولود اين نورِ محمد است و فجرِ صادق با عطرِ دو گل بهارِ دلهاست، رَبيعُالمولود عرش را با ریسههایِ نور، آذین بستهاند گوشهیِ هر کهکشان، یک ماهِ زرّین بستهاند سَردَرِ شهرِ مدینه ذکرِ آمین بستهاند دورِ کعبه آیهآیه حمد و یاسین بستهاند میزبانیِ ملائک کاملاً سنجیدنیست مکه مهمان دارد و کلّی تدارک دیده است انبیاء با اولیاء، داوود و عیسیٰ آمدند نوح و ابراهیم با اسحاق یکجا آمدند یوسف و یعقوب و آدم قبلِ حوّا آمدند حضرتِ الیاس و اسماعیل و موسیٰ آمدند با ارادت، با ادب، تعظیم کرده با یقین محضِ بیعت با رَسولُالله محمد، خَتمُالمُرسَلین آمد آنکه عطرِ او جاریست در بویِ گلاب محضِ ویران کردنِ بتخانهها شد انتخاب آتشِ آتشکده خاموش شد، شد غرقِ خواب طاقِ کَسریٰ، کُلِّ ایوانِ مَدایِن شد خراب دورِ گهواره چه غوغایی شده، محشر شده گل بریز و کِل بکش چون آمنه مادر شده رَحمَةً لِلعالمین است و محمّد آمده حُسنِ خُلق آورده با خود، حُسنِ بیحد آمده پیش از پنجاه و هشتاد و نود، صد آمده «لَم یَلِد» میخوانَد و تفسیرِ «یولَد» آمده لا إلَهَ جز خدا، تا گفت ذاتِ حق یکیست محضرِ توحیدِ او، لات و هُبُل شد سر به نیست هرکس که به کَف، از تو بَراتی دارد در روزِ جزا، راهِ نجاتی دارد جاریست همیشه نامِ تو در صلوات نامِ تو شنیدن صلواتی دارد اي دوست برايِ دل، بَراتی بفرست در ظلمت و غم، آبِ حياتی بفرست خواهی كه خدا بر تو فرستد صلوات بر احمد و آلش صلواتی بفرست