شش ماهه

شش ماهه

[ حاج محمود کریمی ]
راه فرات رومون بسته
درهای آسمون بسته
ای طفلک زبون بسته

بابات میاد می‌بَرَدت اَمون بده
داری میری غیرتتو نشون بده
لبای خشکت شمشیرِ تیزته
شمشیرو رو به حرمله نشون بده

می‌دونم خیلی مَردی
می‌دونم برمی‌گردی 
تا برگردی از میدون
عزیزم پیرم کردی

چشمای علقمه بسته
زخم دل همه بازه
آغوش فاطمه بازه

خدا میاد دعاتو مستجاب کنه
زهرا میاد تا لبتو سیراب کنه
از اون طرف حرمله رو صدا زدن
اونم میاد که خونه‌مو خراب کنه

می‌دونی خیلی خسته‌م
ببین می‌لرزه دستم
دخیلِ اشکامو به پَر قنداقت بستم

رفتی با صورتِ ماهت
سوی سیرِ الی‌الله‌ت
دست خدا به همراهت

کاش لااقل یکی تنت رو خاک کنه
کاشکی یکی خون موهاتو پاک کنه
نیزه برا سرت آورده حرمله
می‌خواد باهاش قافله رو هلاک کنه

سرت از نِی می‌افته
بمیرم هِی می‌افته
همش خیره به نیزه‌ام
می‌دونم کِی می‌افته

نظرات