زنی فراتر از ادراک و برتر از اوهام

زنی فراتر از ادراک و برتر از اوهام

[ سیدرضا نریمانی ]
زنی فراتر از اِدراک و برتر از اوهام
که جلوه کرده در او شأنِ زن به معنیِ‌ تام
زنی چنان که خدا هم به او رسانده سلام
که بوده‌ است مسلمان جلوتر از اسلام

کسی به درک مقامش نمی‌رسد هرگز
به درک معنیِ نامش نمی‌رسد هرمز

فَأینَ مثلُ خدیجه نبود در عالم
خدیجه کیست؟ بپرس از پیمبر خاتم
گدای سفره‌ی اِکرام اوست صد حاتم
از او اگرچه نوشتند عالم و آدم

ولی مدارجِ شأنش هنوز ناپیداست
همین مقام بس او را که مادرِ زهراست

اَمینه بوده اگر همسر امین شده‌ است
تمام ثروتِ او خرج راه دین شده‌ است
که جزء چهار زنِ برترِ زمین شده‌ است
به امرِ حضرت حق، اُمِّ مؤمنین شده‌ است

تمام ثروتِ اسلام در خزانه‌ی اوست
چرا که عرشِ خداوند فرشِ خانه‌ی اوست

کسی که در عرب و در عجم مثال نداشت
فضائلش همه رو بود پس سؤال نداشت
که درک نور نیازی به قیل و قال نداشت
خدیجه بیش‌تر از بیست و هشت سال نداشت

به جهل و کینه از او خط به خط غلط گفتند
صحیح‌های دروغین فقط غلط گفتند

کنار نامِ رسول خدا و شیرِ خدا
نوشته ‎‌است خدا نامِ نامیِ او را 
چنان که بین رجزهای ظهر عاشورا
حسین گفت: أنا بنُ خدیجةَ الغَرّاء

چرا که قبل همه بوده از غدیر آگاه
و گفته أشهدُ أنَّ علی ولی‌الله

چه بانویی که چنان ترس از خدا دارد
که از رسولِ خدا خواهش دعا دارد
و برخلاف بقیه چنان حیا دارد
که از گرفتن حتی عبا إبا دارد

ولی به خواسته رسید آخرسر
شفیع مادر خود شد شفیعه‌ی محشر

رسید روح‌ُالامین در دقایق آخر
گرفته بود ولی پنج تا کفن در بَر
یکی برای خدیجه یکی به پیغمبر
به گریه گفت قرار است این سه‌تای دگر

برای فاطمه و حیدر و حسن باشد
ولی حسین قرار است بی‌‎‌کفن باشد
****
پناهو زدن
دسته‌جمعی شاهِ بی‌گناهو زدن
پناهو زدن
همه دخترای خیمه‌گاهو زدن

چی اومد سرت؟ 
سرتو بُرید رو چادر مادرت

نظرات