(زِ مِی جام تو مستم، دلمو پای تو بستم منو رها نکن آقا، اگه که نوکری پَستَم)۲ به نگاهِ تو عالمی دلخوشه داره جَذبهی تو منو میکِشه تو که جای خودت داره یا حسین طَمَعِ حَرَمِت منو میکُشه چه نفس گوهرباری، چه حَرَم و چه درباری کلام بی بَدَل اینه، که تو همیشه سالاری کی میتونه بشینه به جای تو شدم عاشق تو به دعای تو (باشه ارزونی خوباتون بهشت برا من بَسه کربُبَلای تو)۲ به نگاهِ تو عالمی دلخوشه داره جذبهی تو منو میکِشه تو که جای خودت داره یا حسین طَمَعِ حَرَمِت منو میکُشه ای حسین... همه عمر بر ندارم، سر از این خمارِ مستی که هنوز من نبودم، که تو در دلم نشستی دل و دین و عقل و هوشم، همه را به آب دادی زِ کدام باده ساقی، به منِ خراب دادی تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت اُفتَد دِگَران روند و آیند، و تو همچنان که هستی همه آهُوانِ صحرا، سرِ خود نهاده بر کَف به امیدِ آنکه روزی، به شکار خواهد آمد حسین...