ای وای از این داغ و از این روضه

ای وای از این داغ و از این روضه

[ سید امیر حسینی ]
ای وای از این داغ و از این روضه
گل توی چنگ دود و آتیشه

وقتی که گل تو شعله می‌سوزه
عطرش می‌پیچه بیشتر میشه

هر روز ما رو می‌کشه صدبار
اون شعله‌ها که مادرو سوزوند

از تو مدینه پا گرفت اما
تا خیمه‌های کربلا هم موند

از تو مدینه پا گرفت اما
تا خیمه‌های کربلا هم موند

اون شعله‌ها که مادرو سوزوند
رو دامن یاس حسین افتاد

دست و سر و پهلوی این دختر
از نیش زخم شعله‌ها گل داد

دستای کوچیک‌و سپر می‌کرد
روی سرش تا در امان باشه

هی می‌زدند تنها به این خاطر
این دخترک دلتنگ باباشه

باشه بزن اما بدون من دست
از خون بابام برنمی‌دارم

من هم فدایی بابام میشم
تو راه عشقش کم نمی‌ذارم

بابا، (بابا قشنگم)۳...

*******

تماشات می‌کنم با اشک
اگه پلکای من وا شه

تو با سر اومدی گفتی
رقیه سختشه پا شه

دیگه چیزی نمونده که
بگم خوشگل‌ترم بی تو

قشنگی قد دختر
به زیبایی موهاشه

یتیما هی کتک خوردن
همه همبازیام مردن

منم حالا و اون دختر 
که گوشواره‌م رو گوشاشه

از اون شب بین اون صحرا
دوتا دندونام افتادند

نشه باز گم بشم عمه
دوباره زجر پیدا شه

مگه من مرده بودم که
لباتو خیزرون بوسید

حالا می‌بوسمت اما
اگه با تو لبی باشه

******

اون‌ همه دنیای منه نزنیا
اون لب بابای منه نزنیا

با چوب رو زخمای سرش نزنیا
جلوی چشم خواهرش نزنیا

*******

هرجا که پرچشمش نگاهت افتاد حرم رقیه ست
تنها حرمی که روضه‌خون نمی‌خواد حرم رقیه‌ست

اومدم زیارتت با گریه با زاری
تو هنوزم وسط بازاری
خیلی روضه‌ی نگفته داری، وای

سلام خانم
ایتها الصدیقه الشهیده
ای نوه‌ی مادر قد خمیده
گنبدت هم مثل موهات سفیده

نظرات