دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم

دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم

[ سید امیر حسینی ]
دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
گهی برای حسین و گهی برای حسن

*****

زن جوان که به دستش عصا نمی‌گیرد
عصای منِ قدخمیده شانه‌ی حسن است

*****

جنگ با زهر چون که تن به تن است
اثرش مستقیم بر بدن است

اثر وضعی چنین زهری
روی هر فرد خشکی دهن است

اثر وضعی چنین زهری
ناخودآگاه آب خواستن است

ای بمیرم! در این مواقع هم
اوّلین دست‌گیر مرد، زن است

من از این چند جمله فهمیدم
روضه‌ی باز، روضه‌ی حسن است

*****

کسی به زهر تهمت ناروا نزند
دست مغیره بر جگر من اثر گذاشت

*****

داغ رباب تازه شد آن لحظه‌ای که دید
بالا نشسته حرمله در مجلس یزید

بالا که رفت چوب، سه‌ساله بلند شد

*****

اون همه دنیای منه نزنیا 
اون لب بابای منه نزنیا

با چوب رو زخمای سرش نزنیا
جلوی چشم خواهرش نزنیا

نظرات