((خسته بود آقا تازه روی مَرکبِش نشسته بود آقا) ۲ میزدن سنگ سرِش شکسته بود آقا خسته بود آقا) ۲ (تک و تنها رفت که صدای گریه تُو خیمه بالا رفت) ۲ تک و تنها رفت دَم رفتن طرف خیمهی زنها رفت تک و تنها رفت (تنهایِ تنها بود، تنهایِ تنها رفت) ۲ آرومِ جونِ من، زیرِ دست و پا رفت (هر کی از راه اومد، سرنیزه خرجِش کرد) ۲ پیشِ همه زینب، از خولی خواهش کرد ***** (جگرش میسوخت خیمهی اهل حرَم پشت سرِش میسوخت) ۲ وسط معرکه موی دخترش میسوخت جگرش میسوخت (آخرِ دنیاست سرِ بُردنِ لباس کهنهشَم دعواست) ۲ این صدای گریههای مادرش زهراست آخرِ دنیاست (روضه مکشوفه اونیکه به حضرت عقیله معروفه) ۲ اومده با دستِ بسته وسط کوفه روضه مکشوفه (روضه سَربازه سه شبانهروز مونده پشتِ دروازه) ۲ دیگه روی دشمَنا به خواهرِت بازه روضه سَربازه (زینب زینب زینب، الشّام الشّام الشّام) ۲ میخوام که سَربسته، بمونه این حرفام (لطمه لطمه لطمه، سیلی سیلی سیلی) ۲ (کار از کار گذشت زینب از میون انظار گذشت) ۲ از سرِ کوچه و بازار گذشت کار از کار گذشت (کار از کار گذشت مَرکب از تَنِ تو هر بار گذشت) ۲ از دل خواهرِت انگار گذشت (تنهایِ تنها بود، تنهایِ تنها رفت) ۲ آرومِ جونِ من، زیر دست و پا رفت (هر کی از راه اومد، سرنیزه خرجِش کرد) ۲ پیشِ همه زینب، از خولی خواهش کرد