خاکم ولی به دست گدا آسمان بِده دلمُردهام، کمی به منِ مُرده جان بِده داغِ تو اعظم است چرا جان نمیدهیم؟ قلب مرا برای غمِ خود تکان بده زخم تنت زیادتر از گریههای ماست ما را برای گریه به این غم زمان بده **** یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست برنمیدارم گریه میکنم اگه منو کربلا نبری گریه میکنم تو اشک بده منم برات گریه میکنم برات قتیلُالعبرات گریه میکنم گریه میکنم اگه نَبَریم به کربلا گریه میکنم برات قتیلُالعبرات گریه میکنم عمری از اون روز تا حالا گریه میکنم **** گرچه همیشه زحمت ما را کشیدهای دَم مغرب سنانِ مست رفت و ساربان آمد غروب بود که از اسب بر زمین خوردی غروبِ روز دهم بود عمّهام افتاد عبای خونیتو دوش قاتلت دیدم