حالا که توفیقه برم پای پیاده تا حرم

حالا که توفیقه برم پای پیاده تا حرم

[ رحمان‌نوازنی ]
حالا که توفیقه برم پای پیاده تا حرم
خاکِ پای زائراته روی سرم 

من و مسیر رویاهام
دیگه چی می‌خوام از خدا
آخرِ این جاده نشسته دلبرم 

(قرار دلِ بی قرارم، مثل یه ذرۀ غبارم 
سر روی این جاده می‌ذارم، ای یارم) ۲

ای زیباترین سرنوشتم
با اشکام رو‌ جاده نوشتم
این جادست مسیر بهشتم، بهشتم

امیری لبیک یا حسین...

اگه که چشمام می‌باره
پی تو میشم آواره

با یاد تو تشنگی معنا نداره
بی قرار این مسیرم

کاشکی تو راهت بمیرم
تا خورشید آرزوهامو بگیرم

هر کی رو می‌بینم دلدادست
رد اشکاش به روی جادست
لشکر اباالفضل آمادست آمادست

توی این موکب‌ها بی‌تابم
از شوقت شب‌ها نمی‌خوابم
مسافر راه اربابم اربابم

امیری لبیک یا حسین...

نظرات