((تو یه حسِّ آشنایی که تُو قلب نوکرایی) ۲ بهخدا فرقی نداره کجایی آقا تو همیشه پیش مایی2)) ۲ مگه میشه کنارت غمگین بود؟ مگه میشه کنارت محزون شد؟ مگه میشه ندیده عاشق بود؟ مگه میشه ندیده مجنون شد؟ حتماً دیدمت، تُو مسیر اربعین و کربلا۲ حتماً دیدمت، توی راه، میون جمع زائرا حتماً دیدمت، تُو نجف کنار ایوون طلا یا اباصالح، یا اباصالح ... (تو یه اسم آشنایی که ترنّم لبایی) ۲ چشمی که تو رو نبینه که کوره آقا تو همیشه پیش مایی (با تو آقا همیشه آرومم بیتو آقا خرابم، آشوبم) ۲ اگه از حال نوکر میپرسی تو که خوب باشی آقا من خوبم حتماً دیدمت، یه شبِ جمعه تُو بینُالحرمین۲ حتماً دیدمت، تُو نماز زیر قبّهی حسین حتماً دیدمت، تُو نجف یا سامرا یا کاظمین یا اباصالح، یا اباصالح ...