تو چشا زده باز بارون

[ علی جباری ]
تو چشا زده باز بارون 
هوا باز هوای دریاست 

پناه ما توی، طوفان و غم 
تو قایق زهراست 

این که تو بخریم حتی 
نمیگنجه توی رویام 

میرم آسمون و، داد میزنم 
که پسرِ زهرام 

ما همه نوکرا برادریم 
آخه بچه‌های یه مادریم 

زیرِ سایه‌ی، چادر اون، تا ابد میریم 
مادر آسمون زهرا 4 

***** 
تاریک و بی چراغ بودم 

تو یه پارچه نورم کردی 
آواره بودم و، تو اومدی 

جمع و جورم کردی 
اسمای زیباتو مادر 

تو لوح سینمون داریم 
اسم بچه‌هامون، و علی و 

فاطمه میزاریم 
صدیقه، طاهره، زهرا تویی 

بی‌بی انسیه الحورا تویی 
ساجده، زکیه، فاطمه و 

رازِ خدا تویی 
مادر آسمون زهرا 4 

***** 
مهرِ مادریت افتاده 

تو دلم خوش به حال من 
اسم نوکریه، تو افتاده 

میونِ فال من 
تو همونی که تو سرما 

به دلم شور و شین دادی 
دست سرده منو، تو دستای 

گرم حسین دادی 
دل شده به یادِ، تو هوایی 

منو خوندی یه روز، کربلایی 
منو کردی توی روضه 

نمک گیر با چایی 
مادر آسمون زهرا 4 

***** 
کربلات توی رویامه 

اول آرزوهامه 
حسرت یه نماز، پایین پا 

همه جا باهامه 
کربلا بوی خون میده 

بوی عشق و جنون میده 
اربعین زیارت، با نوکرا 

پیاده جون میده 
بغضِ کهنه دارم، توی صدام 

حرف نو ندارم، تو واژه‎هام 
آرزوی قدیمیِ منه کربلات آقام 

حسین ارباب 4

نظرات