(تنها گیر آوردنم ریختن رو سرم حسین آقا جون من نیا فکر حرمن حسین) ۲ دندون من شکست با ضربههای بیهوات بریده میشه آخرش سر من از قفا خواهش آخرم فقط اینه آقا نیا شکر خدا با لبت تشنه دارم میشم فدات رحمی کن به حال و روز دخترات میرن سمت حرمت جلو چشات خشکیده لبای من چشمام شده غرق خون راهی سفر شدی این بار و نیا بمون داری میای ولی ختراتو دیگه نیار تو راه کوفهای خواهراتو ولی دیگه نیار خواهشم اینه اصغرتو دیگه نیار حالا که داری میای دلم داره شور میزنه کوفه مردا رو هم بدجور میزنه تو رو از نزدیک و از دور میزنه حسین وای.... (تنها توی کوچههام خسته شدم از جفا) ۲ شرمنده شدم حسین، من نامه زدم بیا همین هایی که توی شهر منو میگردونن تو رو با نیزه توی قتلگاه میکشونن خواهرتو با این صحنه ها بد میسوزنن با سنگ و چوب و عصا و نیزهها میزننت زخمی و تیکه به تیکه بدنت از سم اسبا دیگه خورده تنت حسین وای.. سیدنا الغریب