
به روی سرم غبار عزا ای عزم سفر بگو به کجا تو روح منی بدون تو درماندهام بخدا ببین ز غمت به گریه نشستم بگو چه کنم خزان شده دل به فصل غمت پر از غم و دردم به عمر کمت ببین که چه سان تمام وجودم شده حرمت کنار تو من ز غصه شکستم بگو چه کنم ای بر دردم درمان بی تو حیدر ویران در این فصل حجران میمیرم ای بر جسم من جان نامت در من باران بیتو دیگر پایان (میگیریم)۲ ****** کنیز توام امام منی همیشه تو رمز قیام منی شبیه پدر بهانهی اشک مدام منی رها شد اگر ز دست تو دستم تو خورده مگیر فدای غمت شکستگیام بخند و نبین اوج خستگیام بخند و نبین چو سلسله از هم گسستگیام به جان حسین حلالیتم را بیا بپذیر عشقم یا مرتضی، زینب با مجتبی هر شب سفرهات را میبینند بعد از شام غمها دیگر صبح فردا چشمم روی بابا میبیند ****** در این شب غم تو ماه منی در اوج ستم تکیهگاه منی اگر چه تکم به معرکهها تو سپاه منی بدون تو ای شکوه تماشا بگو چهکنم به شهر شبم ستاره شدی، برای دلم راه چاره شدی (بدون تو ای شقایق زیبا بگو چهکنم)۲ یاسی اما پرپر، تا آن روز آخر غم از عمر حیدر میکاهد دستت سایهی سر عشقت در من باور آخر خانه مادر (میخواهد)۲ (یا امیرالمومنین یا حیدر...)