با صد امید بر در این خانه آمدم

با صد امید بر در این خانه آمدم

[ سید جواد ذاکر ]
با صد امید بر در این خانه آمدم
اقرار می‌کنم که تو خوبی و من بدم

مردودتر ز من نبوَد بنده‌ای ولی
باور نمی‌کنم که تو مولا ردم کنی

ایمان من محبت و دینم ولایت است
بگذار دشمنان تو خوانند کافرم

قابل نبودم که کسی دعوتم کند
مولا کریم بود که بی دعوت آمدم

هر کس گرفت دست توسل به دامنی
من دست خود به دامن آل عبا زدم

با آن‌همه صفات نمک ناشناسی‌ام
عمری کنار سفرۀ آل محمدم

اینان مرا که جز تنی آلوده نیستم
تبدیل می‌کنند به روح مجردم

دریا حریف نیست که پاکم کند مگر
مولا به خاک کوی خود از لطف شویدم

نظرات