با این‌که در خرابه‌ی شام است جای من

با این‌که در خرابه‌ی شام است جای من

[ ابراهیم رحیمی ]
با اینکه در خرابه‌ی شام است جای من
زهراست زائر حرم با صفای من

قیمت گذار گوهر اشکش فقط خداست
هر دل شکسته‌ای که بگرید برای من

طفل سه ساله را که توان فرار نیست
دیگر چرا به سلسله بسته‌ست پای من

دیشب نماز خوانده‌ام و اشک ریختم
شاید پدر سری بزند بر سرای من

جان به کف گرفته‌ام و نذر کرده‌ام
امشب اگر رسد به اجابت دعای من

در شام و هم که جان بدهم کرب و بلایی‌ام
این گوشه‌ی خرابه شده کربلای من

(یا ابتاه یا حسین)۲

نظرات