ای نازدانهی شاه کربلا ای شهره شده به ام البُکاء همخون بودهای با خون خدا بین اسیران، بین یتیمان نام قشنگ تو رایج است سفرهی او را به خانه بگشا رقیه باب الحوائج است (ای جان رقیه، جانان رقیه) تو گنج نهان در ویرانهای خونین پیکر از تازیانهای هم شمعی تو و هم پروانهای گفتی پدر جان من سیرم از جان بیا منو همرهت ببر یا رب مدد کن، زینب کمککن تا که ببوسم لب پدر (ای جان رقیه، جانان رقیه)