
توی هر روضه با اشک فرج منِ مهدی رو همگی بخواهید از خدا که همه چشم امیدم به شماست گریه کنا بهخدا مادر من میشه دعا گوی شما بین در و دیوار با ضربهی مسمار با چشمای خونبار منو صدا زد تا خندیدن مردم تا آوردن هیزم تو دست و پا شد گم منو صدا زد الا اهل العالم خدا میدونه مادرم تو کوچه بیپناه بود الا اهل العالم اصلاً خبر دارید که مادر من پا به ماه بود الا اهل العالم تو کوچه میزدند مادری رو که بی گناه بود (بهحق زهرا عجل فرج مولانا) میکشه من مهدی رو بهخدا روضه سنگین و تلخ تحیّر که پیش چشم عمو جانم اصلاً اون چادر توی آتیش زیر دست و پاشون شد پاخور از کوچه شد فتح باب که تو کربلا با طناب بردن بزم شراب براش بمیرم از کوچه یاد گرفتن که بریزن سر زن عمهی ما رو زدن براش بمیرم الا اهل العالم تموم کینههاشونو کشوندن توی گودال الا اهل العالم شبیه فاطمه جد منم شده لگدمال الا اهل العالم به شمر رو میزده عمه ما میون جنجال (بهحق زینب عجل فرج مولانا)