از دور گنبدی پیداست، مرقد سقّاست شکراً لِلّٰه

از دور گنبدی پیداست، مرقد سقّاست شکراً لِلّٰه

[ حاج مهدی سلحشور ]
از دور گنبدی پیداست، مرقد سقّاست شکراً لِلّٰه
از این جاده‌ی خاکی، می‌رسم آخر، تا صحن ماه

یک‌ ساله بی‌قرارم، شوق تو رو دارم
هر چی که دارم آقا، پای تو می‌ذارم

زائرِ تو با امیدی اومد ثارالله
بنده‌نوازیت شده زبون‌‌زد ثارالله

اَبد وَالله ما نَنسی حُسینا...
****
راه نجف کربلا، جاد‌ه‌ی نوره تو این ظلمت
می‌ره سمت طلوعِ خورشیدِ عظمای ولایت

سوغاتی مسیره، ایثار و کرامت
بذل و بخششه هر جا، با شوق اجابت

این‌جا حیاتِ طیّبه معنا می‌گیره
شوق فرج تو دل همه جا می‌گیره

اَبَد وَالله ما نَنسی حُسینا...
****
راه نجف کربلا، هم آغاز و هم پایان ماست
جانم مِنَ الوِلادَة اِلی الشَّهادة نذر مولاست

لشکر جوونای، پُر شور و امیدیم
این پرچم رو به زودی، دست آقا می‌دیم

زندگی یعنی نفس کشیدن تو این راه
تا آخر راه با کاروان ثارالله

اَبَد والله ما نَنسی حُسینا...

نظرات